آه
امشب شکستم
به وسعت تمام دلم
چون دل ندادم شکستم؟
یاچو دل دادم شکستم؟
نه!اصلاهیچکدام!
خاک شدم
خاکسترم رابباد دادم
تانماندکورسوی جهالتم
تامحوشود از روزگارصدایم
تابسوزداین آتشکده دلم
تامچاله شود نامه اعمالم
مجال سخن بده ای چشم
چرا بی وقفه میباری؟
مگرنمیدانی باید بگویم
تابشنوند ندای دل غمگینم را
مجالم ده،مجالم ده
آه...
آه.فرصت به آخررسید
و
غم درگلوماند......

+ نوشته شده در جمعه ۶ دی ۱۳۹۲ ساعت 5:27 توسط مارال
|