گله
گاهی از این که زیادی قوی میپندارنم
هراسان ودلگیرمیشوم...
از توقع های نابجا
سوالهای خستگی زا
چشم های منتظر
قلب های منزجر
میتوانم بهترازینهاباشم
میتوانم رهاترباشم
کلیدقفل پینه بسته به بالهایم باشم
من ازقوی بودن گله دارم
ازبه دوش کشیدن آنچه که
حتی برای بزبان آوردن واژه اش
کوچکم واندک ...
+ نوشته شده در جمعه ۱۸ بهمن ۱۳۹۲ ساعت 20:47 توسط مارال
|